آدرسهای مرتبط

خبرنامه

عضويت در خبرنامه
نام

آدرس ايميل
پیوست
انصراف
به آرامی آغاز به مردن می کنی , اگر سفر نکنی ، اگر چیزی نخواهی ، اگر به اصوات زندگی گوش ندهی ، اگر از خودت قدردانی نکنی . به آرامی آغاز به مردن میکنی، زمانی که خودباوری را در خودت بکشی، وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند. تو به آرامی آغاز به مردن می کنی ، اگر هنگامیکه با شغلت،یا عشقت شاد نیستی،آنرا عوض نکنی ، اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی ، اگر ورای رویاها نروی، اگر به خودت اجازه ندهی که حداقل یکبار در زندگیت ورای مصلحت اندیشی بروی .... به آرامی آغاز به مردن میکنی، اگربرده عادات خود شوی ، اگر همیشه از یک راه تکراری بروی .... اگر روزمرگی را تغییر ندهی ، اگر رنگهای متفاوت به تن نکنی ، یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی. امروز زندگی را آغاز کن! امروز مخاطره کن ! امروز کاری بکن !نگذار که به آرامی بمیری . . . شادی را فراموش نک!
موفقيت در كار چاپ ارسال به دوست

موفقيت در كار


 

رابطه ما با كار چطور است؟ به من بگو راجع به كار چه مي‌انديشي تا بگويم دنياي كاري تو چگونه است؟ با كار همزيستي مسالمت‌آميز داشته باشيد، از كار لذت ببريد. آنهايي كه مورد بحث هستند كه از كار زجر مي‌كشند، منظور هر كاري است؛ مثلاَ نامه نوشتن، شيردادن بچه، شستن ظروف، … ما مي‌خواهيم كار را دلپذير و
خوشايند كنيم؛ اگر كاري براي ما خوشايند باشد خيلي خوشبخت هستيم.
 
عده‌اي رابطه‌شان مثلاَ با تلفن كردن سخت است؛ با نوار گذاشتن و غيره. بعضي‌ها مي‌گويند بستگي به نوع كار دارد؛ اگر من كاري را دوست بدارم براي من خوشايند است و اگر دوست نداشته باشم واي بحالم.

انسان مي‌تواند به مدد ” سيستم اعصاب“ و انديشيدنش آن كارهاي ناخوشايند را هم براي خودش خوشايند كند(كاري كه به نظر زور مي‌آيد، كاري كه درآن تبعيض هست.) انسان بايد با امور برخورد نسبي داشته باشد. مثلاَ پسر جواني كه برايش سخت است صبح زود برود نان سنگك بگيرد، دو سه روز اول چون آن كار را به زور انجام داده، از آن به بعد راجع به نان سنگك خريدن ((شرطي)) مي‌شود و از نان سنگك، تنور سنگي داغ سنگكي را در ذهن مي‌آورد. اما آدمهايي هستند كه به نكات مثبت آن فكر مي‌كنند (داغي نان و با پنير خوردن بعد آن) بعضي‌ها با سنگهاي داغ پشت نان سنگك بازي مي‌كنند. بعضي خانمها از ”كار خانه“ ناراحت هستند. اگر كار خانه را كلفتي بدانند، سخت مي‌گذرد. آنهايي كه با زور ظرف مي‌شويند،‌ به ديگران دهن كجي مي‌كنند و تمام تنفرشان را با آن نشان مي‌دهند. ساختارها در N.L.P (برنامه‌ريزي عصبي - كلامي) داراي اهميت شده‌اند. آن كه كار را با رغبت انجام مي‌دهد الگو دارد. دشمنان بشريت كساني هستند كه كاري مي‌كنند كه بچه رابطه‌اش با كار (( بد)) مي‌شود. پدر و مادر ما تقصير نداشته‌اند و نمي‌دانسته‌اند چكار بكنند. براي بچه هيچي بدتر از يك ”آقا بالاسر“ نيست. گاه ما را از كار بيزار كرده‌اند. در”فلج روحي“ شخص هركاري را مي‌خواهد بكند برايش سخت است. ما مي‌خواهيم روابط حسنه با كار داشته باشيم و يا وقتي با حال خوب كاري مي‌كنيم كيفيت كارمان بالا مي‌رود. روانشناسان شناختي مي‌گويند ((اگر كسي از كار بدش مي‌آيد،‌بايد از سيستم انديشه‌ها و شناخت‌هاي منفي‌اش كمك گرفته باشد ...)) در مورد شستن ظروف، اگر فقط شما باشيد و ظرف‌ها، كار ساده مي‌شود. هاله‌هاي منفي را كه روي فكرتان افتاده از ميان برداريد. در خودتان تحقيق كنيد كه كدام كار را با فكر منفي انجام مي‌دهيد و كدام را با فكر منفي انجام نمي‌دهيد. اگر كاري را سخت انجام مي‌دهيد، فكر منفي در آن داريد.

ژان پل ساتر مي‌گويد ((”خوشبخت كسي است كه كار ناتمام در زندگيش ندارد.“ عده‌اي كار را ناتمام مي‌گذارند، يك عده كار را اصلاَ شروع نمي‌كنند.) ليست كارهايي را كه شروع نكرده‌ايد و بايد شروع كنيد را بنويسيد. مثلاَ آشتي كردن با يك فاميل؛ زبان خواندن، … موفق‌ها بايد بدانند، كاري كه مي‌خواهند بكنند چيست؟ در زندگي چه مي‌خواهند و بايد نتيجه كار را به طور سينما سكوپ، تمام رنگي ببينند (تصوير روشني از كار در ذهن داشته باشند) و كدهاي حسي آن را توي ذهنشان بياورند و بعد سريع وارد عمل شوند. يكي از توصيه‌هاي موفقيت در كار شركت در عمل است. بعضي‌ها براي كارهايشان دنبال انگيزه هستند؛ حال آنكه خود عمل بهترين انگيزه است. بعضي‌ها كننده‌اند؛ كننده‌ها وارد عمل مي‌شوند. پس اول بايد هدف را با حس‌هامون ببينيم و بعد وارد عمل شويم. اگر هدفي داريد آن را در تخيل حس كنيد. بعضي‌ها در حين كار‍، پيشرفت باعث پس رفت آنها مي‌شود. ”مهر طلب‌ها“ اينطور هستند. بايد در كار سماجت داشت. موفق‌ها در كار سماجت و مقاومت دارند.

موفق‌ها بارها  ”نه“  شنيده‌اند و از كوره در نرفته‌اند. پس هدف را با حواس رابطه بدهيد. مثلاَ آن باغي را كه مي‌خواهيد بسازيد در تصورتان ببينيد و آن را حس كنيد و بعد وارد عمل شويد (خودتان را درگير آن كار كنيد). در مقابل آن كار مقاومت، سماجت و پيگيري داشته باشيد؛ بعد اصل انعطاف را بكار بريد.

اگر كاري را كه كرديد جواب نداده، بايد راههاي ديگر را هم امتحان كرد. وقتي انسان سالمتر است،‌ دامنه (Range) رفتارش متعددتر است و راههاي متعدد براي موضوع پيدا مي‌كند. پايه بيزاري از كار در بچگي است. پدر، مادر، مربي و محيط، او را از كار بيزار مي‌كنند. درهنگام كار فكرهاي منفي نداشته باشيد و آن را پشت سر همديگر انجامش دهيد.

چند قدم مؤثر:
مشخص كردن هدف.

با حواسمان آن هدف را ببينيم و دورنمائي از آن در ذهنمان داشته باشيم.

وارد عمل شويم.

سماجت، مقاومت و پيگيري در آن.

انعطاف.

حال، كار كردن در شما چه جوري است؟ در مورد كارهايي كه نمي‌كنيد و جرأت نمي‌كنيد چطور؟ به قول ويليام جيمز ((انسان مثل ماشين 100 سيلندر است كه فقط چند سيلندر آن استفاده مي‌شود.))

در برنامه‌ريزي عصبي – كلامي؛ افراد ذهن و سيستم اعصاب و غيره را برنامه داده‌اند تا پيشرفت‌هايي به دست آورند كه به طور عادي به دنبالش نمي‌روند.

جرأت و جسارت پيدا كنيد، مثلاَ چه اشكالي داره يكنفر در پژوهش علمي باشد و دست پخت خوب هم داشته باشد؟

در N.L.P هر چيز يك دستور داره (نه فقط براي غذا)
در طلاق‌ها زن شرطي شده كه ”كار خانه“ را خفت مي‌بيند و با غيض كار مي‌كند و نق مي‌زند. او به شكوفائي استعداد در”كار خانه“ و رسيدگي به همسر و فرزند نيازمند است.

خلاقيت را در لحظه به لحظه زندگيمان بكار بريم.

در كيفيت كار ((يك شخصيت باشيد هنگام كار كردن))

(با تمام وجود كاري را كه مي‌كنيد خوب انجام دهيد) و آن كار ديگر نكنيد.

در خودتان سير و سلوك كنيد (هركاري كه مي‌كنيد) واقعاَ ذهنتان از شر افكار منفي رهايي دارد يا نه؟

 
< بعد   قبل >

نظر سنجی

نظر شما راجع به سایت موسسه چیست
 

جستجو

 

Advertisement