به آرامی آغاز به مردن می کنی , اگر سفر نکنی ، اگر چیزی نخواهی ، اگر به اصوات زندگی گوش ندهی ، اگر از خودت قدردانی نکنی . به آرامی آغاز به مردن میکنی، زمانی که خودباوری را در خودت بکشی، وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند. تو به آرامی آغاز به مردن می کنی ، اگر هنگامیکه با شغلت،یا عشقت شاد نیستی،آنرا عوض نکنی ، اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی ، اگر ورای رویاها نروی، اگر به خودت اجازه ندهی که حداقل یکبار در زندگیت ورای مصلحت اندیشی بروی .... به آرامی آغاز به مردن میکنی، اگربرده عادات خود شوی ، اگر همیشه از یک راه تکراری بروی .... اگر روزمرگی را تغییر ندهی ، اگر رنگهای متفاوت به تن نکنی ، یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی. امروز زندگی را آغاز کن! امروز مخاطره کن ! امروز کاری بکن !نگذار که به آرامی بمیری . . . شادی را فراموش نک!
رستگاری چاپ ارسال به دوست
از تو مي‌پرسم، اي اهورا

مي‌توان در جهان جاودان زيست؟

(مي‌رسد پاسخ از آسمان‌ها)‌:

- هر كه را نام نيكو بماند،

جاوداني است

از تو مي‌پرسم، اي اهورا

تا به دست آورم نام نيكو

بهترين كار در اين جهان چيست؟

(مي‌رسد پاسخ از آسمان‌ها)‌:

- دل به فرمان يزدان سپردن

مشعل پر فروغ خرد را

سوي جان‌هاي تاريك بردن

از تو مي‌پرسم، اي اهورا

چيست سرمايه رستگاري؟

(مي‌رسد پاسخ از آسمان‌ها)‌:

- دل به مهر پدر آشنا كن

دين خود را به مادر ادا كن

اي پدر، اي گرانمايه مادر

جان فداي صفاي شما باد

با شما از سر و زر چه گويم

هستي من فداي شما باد !

با شما، صحبت از «من» خطا رفت

من كه باشم؟ بقاي شما باد !

اي اهورا

من كه امروز، در باغ گيتي

چون درختي همه برگ و بارم

رنج‌هاي گران پدر را

با كدامين زبان پاس دارم

سر به پاي پدر مي‌گذارم

جان به راه پدر مي‌سپارم

ياد جان سوختن‌هاي مادر

لحظه‌اي از وجودم جدا نيست

پيش پايش چه ريزم؟ كه جان را

قدر يك موي مادر بها نيست

او خدا نيست، اما وفايش

كمتر از لطف و مهر خدا نيست..
 
< بعد

نظر سنجی

نظر شما راجع به سایت موسسه چیست
 

جستجو

 

Advertisement