مامان ها … باباها

بيا تا گل برافشانيم و مي در ساغر اندازيم

                    فلک را سقف بشکافيم و طرحي نو در اندازيم

نوع برخورد شما مادر جوان؛ پدر جوان با کودکتان چگونه است؟

ايا به کودک خود تفهيم کرده ايد که او” اکسيژن” شماست و زنده ماندن شما دستخوش نوع برخورد او در زندگي با شماست؟!

اگر چنين کرده ايد؛ وقت آنست که قدري تعمق کنيد و نفسي تازه کرده و نوع ديگر فکر کنيد، نوع ديگر به مسائل نگاه کنيد و حالا نوع ديگر با کودک خود برخورد کنيد تا در آينده او فردي مستقل، تصميم گيرنده، توانمند، با اعتماد به نفس، و داراي حرمت نفس بالا و … باشد و به جرأت مي گويم که مادر خوب، پدر خوب، پدر مادر ي هستند که فرزند را آماده پرواز سالم در زمان مناسب مي کنند و نياز به ايجاد بندهاي غير قابل گسستن به دست و پا و روح فرزند خود ندارند. خود اعتماد به نفس دارند و از حرمت نفس خوبي برخوردارند و آن را به کودک منتقل مي کنند.

آزادي زياد مي تواند کودک را عصيانگر، قانون شکن و خود محور کرده و به جاي اعتماد به نفس، غرور که اعتماد به نفس کاذب است به کودک بدهد. مطمئنا هيچ پدر و مادري نمي خواهد چنين کند ولي ….

لحظه اي چشمان خود را ببنديد. نوزاد معصوم و آرام خود را بياد آوريد؛ همان نوزادي که نور چشم است.

حالا در اطراف خود قدري جستجو کنيم و به مشاهده بنشينيم … اگر فرزند معصوم ديروز ما، امروز بلاي جان شده از خود بپرسيم چطور شد که نور چشم ديروز ما؛ امروز بلاي جان ما و بلاي جان خودش شده است؟

در پرورش کودک خوبست که از روز اول از پايان آغاز کنيم؛ آن جوان رشيدي را که مي خواهيم 25 سال ديگر نظاره گر باشيم در ذهن از بدو تولد مجسم کنيم و بعد ببينيم که آن جوان سالم فردا با چه عواملي که تحت کنترل ما مي تواند باشد ميتواند آنگونه شود و در پي تدراک آن عوامل باشيم و محيط و شرايط را مناسب کنيم. خوب مي دانيد که ” ژن“ عامل مهمي است و زمان ازدواج بايد بفکر انتخاب همسر و ژن بود و به عوامل وراثت فکر کرد و ديگر حالا که انتخاب انجام شده عوامل محيطي را مد نظر داشت که تا حدي در اختيار ماست و همواره مي توانيم در دايره جبر انتخاب گر باشيم ودر هر شرايطي خود سازنده شرايط مطلوب ممکن در هر شرايطي باشيم؛ عامل باشيم و تلاش هدفمند را بياد داشته و در پي کسب اطلاعات روانشناسي کودک و پردازش آن در خود و رسيدن به معرفت چگونگي امر تربيت باشيم. مثلا کودک خود را بشناسيم که در کدام گروه ساختمان جسماني و رواني قرار دارد؟

آيا او درگروه کودکان آندومرف (چاق و سست) قرار دارد که قاعدتا خوش مشرب و اجتماعي است و همه چيز را ساده گرفته و اهل رقابت نيست؟

آيا او در گروه مزومرف ( عضلاني و با رگ و پي) يعني فعال که اهل رقابت و نسبتا غير حساس است؟

آيا او اکتومرف (لاغر و بي عضله و ضعيف) است و مي تواند انتظار داشت کودکي خجالتي و گو شه گير باشد؟

وقتي مادر جوان، پدر جوان بيشتر با روانشناسي کودک آشنا مي شود خوب مي داند که مراحل رشد کودک سالهايي آرام و نا آرام دارد و بطور مثال هر سال با سال بعد متفاوت و متضاد از خيلي جهات است و مثلا کودک 10 ساله حرف شنو (بخصوص از مادر) و کودک 11 ساله لجباز و خود محور مي شود.

مي بينيد که درک اين مطلب چقدر مي تواند کمک والدين جوان باشد تا تغيير ناگهاني کودک را در محيط بيرون جستجو نکنيم و بيشتر واقف به سير تحول کودک و آنچه در درون او مي گذرد باشيم.

در اين مسير جدول زير مي تواند کمک باشد.

سن کودک

رفتار کودک

2ساله، 5 ساله و 10ساله

آرام

5/2ساله،5/6ساله-5/5ساله و 11ساله

زود رنج و حساس

3ساله،5/6ساله و 12ساله

متعادل

5/3ساله،7ساله و 13ساله

درون گرا (متمرکز)

4ساله،8ساله و 14ساله

ماجراجو-کنجکاو

5/4ساله،9ساله و 15ساله

گاهي درون گرا (متمرکز)

گاهي برونگرا (پراکنده)

عصبي و احساساتي

5ساله، 10ساله و 16ساله

آرام و ثابت

 

شکيبا بشير فرهمند