آدرسهای مرتبط

خبرنامه

عضويت در خبرنامه
نام

آدرس ايميل
پیوست
انصراف
به آرامی آغاز به مردن می کنی , اگر سفر نکنی ، اگر چیزی نخواهی ، اگر به اصوات زندگی گوش ندهی ، اگر از خودت قدردانی نکنی . به آرامی آغاز به مردن میکنی، زمانی که خودباوری را در خودت بکشی، وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند. تو به آرامی آغاز به مردن می کنی ، اگر هنگامیکه با شغلت،یا عشقت شاد نیستی،آنرا عوض نکنی ، اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی ، اگر ورای رویاها نروی، اگر به خودت اجازه ندهی که حداقل یکبار در زندگیت ورای مصلحت اندیشی بروی .... به آرامی آغاز به مردن میکنی، اگربرده عادات خود شوی ، اگر همیشه از یک راه تکراری بروی .... اگر روزمرگی را تغییر ندهی ، اگر رنگهای متفاوت به تن نکنی ، یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی. امروز زندگی را آغاز کن! امروز مخاطره کن ! امروز کاری بکن !نگذار که به آرامی بمیری . . . شادی را فراموش نک!
درمان با عشق چاپ ارسال به دوست
درمان با عشق؛ از مارتين لوترکينگ تا فريدون مشيري

مارتين لوترکينگ در روياي استقرار عدالت اجتماعي در آمريکا بدون استفاده از خشونت و خونريزي چند دهه قبل بود که ترور شد و چه جالب درک کرده بود که رفع تبعيض نژادي بين سفيد و سياه به جنگ نيست، بلکه عشق است، دوست داشتن است و در کنار يکديگر قرار گرفتن است ميگويد:

بايد مردم سفيد پوست را دوست داشته باشيم. خدارا شاهد ميگيرم که مردم سفيد پوست به عشق نياز دارند. يادآورميشوم که: منظور، عشق، دنیوی و احساساتي زود گذر نيست و نه عشق از روي دلسوزي است. بلکه منظورم از عشق، چيزي ديگري است. مردم عشق را 3 نوع مي شناسند ومن ميخواهم عشق را خيلي ساده توصيف کنم، به راستي عشق چيست ؟عشق به معني عشقي رمانتيک بين يک مرد و زن نيست و نه آنچنان که همسران به يکديگر دارند، اين عشق کمي خودخواهانه است و زوج، يکديگر را بخاطر دلايل خاصي دوست دارند. شايد افکار، رفتار چگونگي سخن گفتن، ظاهر پسنديده همسر يا شعور درک آنها جذاب و دوست داشتني به نظر رسد. اما به هر صورت جاذبه و انگيزه اي، يکي را به سوي ديگري جذب ميکند.

عشق ديگري نيز ميان مردم و آشنايان وجود دارد و دو طرفه است: رابطه صميمانه بر قرار ميشود و تداوم مييابد. عاشق افرادي مي شويد که دوستشان داريد و به شما محبت ميکنند. اين عشق، يک نوع داد وستد است. به کساني که جالب به نظر ميرسند توجه خاص مبذول ميداريد. با آنها رفت و آمد داريد. اين يک رابطه دوستانه است.

عشق غير از عشق رمانتيک و عشق دوستانه معني ديگري نيز دارد که هرگز نبايد فراموش شود. اين عشق درک است و موجب خلاقيت، آرزوي سلامتي و موفقيت براي همه است. عشق الهي است که خالق به مخلوق خود عشق ميورزد. عشقي بدون توقعات و خواسته هاي مادي و دنيوي است. وقتي عشق را در اين حد تجربه کنيد، عاشق کساني ميشويد که حتي با شما مخالفند و به آنها عشق مي ورزيد، زيرا خداوند از درون شما به آنها علاقه دارد، در حقيقت عشق خداررا تجربه ميکنيد...

حالابه نوعي ديگر از ديد شاعر فقيد فريدون مشيري به مساله بيماري در جامعه و درد مندي و درمان با عشق را باهم می خوانیم .نمی خواهم بمیرم !

نمی خواهم بمیرم،  با که باید گفت؟

کجا باید صدا سر داد؟

در زیر کدامین آسمان،

روی کدامین کوه؟

که در ذرات هستی ره برد توفان این اندوه

که ازافلاک عالم بگذرد پژواک این فریاد!

کجا باید صدا سر داد؟

فضا خاموش و درگاه قضا دور است

زمین کر، آسمان کور است

نمی خواهم بمیرم، با که باید گفت؟

اگر زشت و اگر ریبا

اگر دون واگر والا

من این دنیای فانی را

هزاران بار از آن دنیای باقی دوست تر دارم

به دوشم گرچه بار غم توانفرساست

وجودم گرچه گرد آلود سختی هاست

نمی خواهم از اینجا دست بر دارم!

تنم در تار و پود عشق انسانهای خوب نازنین بسته ست.

دلم با صد هزاران رشته، با این خلق

با این مهر، با این ماه

با این خاک، با این آب...

پیوسته ست.

مراد از زنده ماندن، امتداد خورد و خوابم نیست

توان دیدن دنیای ره گم کرده در رنج و عذابم نیست

هوای همنشینی با گل و ساز و شرابم نیست.

جهان بیمار و رنجور است .

دو روزی را که بر بالین این بیمار باید زیست

اگر دردی ز جانش بر ندارم نا جوانمردی ست.

نمی خواهم بمیرم تا محبت را به انسانها بیاموزم

بمانم تا عدالت را برافروزم، بیفروزم

خرد را، مهر را تا جاودان بر تخت بنشانم

به پیش پای فرداهای بهتر گل بر افشانم

چه فردائی، چه دنیائی!

جهان سرشار از عشق و گل و موسیقی و نور است...

نمی خواهم بمیرم، ای خدا!

ای آسمان!

ای شب!

نمی خواهم

نمی خواهم

نمی خواهم

مگر زور است؟!

 

 

 

 

 
< بعد   قبل >

نظر سنجی

نظر شما راجع به سایت موسسه چیست
 

جستجو

 

Advertisement